در دو پست سعی میکنم بیشتر ارایه های ادبی را با مثال براتون بنویسم
آرایه های ادبی
واج
آرایی
واج آرایی ( نغمه ی حروف ) : تکرار یک واج ( صامت یا مصوت ) است ، در کلمه های یک
مصراع یا یک بیت یا عبارت نثر به گونه ای که کلام را آهنگین می کند و آفریننده ی
موسیقی درونی باشد و بر تاثیر سخن بیفزاید این تکرار آگاهانه ی واج ها را « واج
آرایی » گویند .
مثال : خیال خال تو با خود به خاک خواهم بر
که تا زخال تو خاکم شود عبیر آمیز
توضیح : در این بیت از حافظ تکرار واج « خ » باعث ایجاد موسیقی درونی شده است .
سجع
آوردن کلماتی در پایان جمله های نثر که در وزن یا حرف یا حرف آخر یا هر دو ( وزن و
حرف آخر ) با هم یکسان باشد .
نکته ۱ : سجع در کلامی دیده می شود که حداقل دو جمله باشد یا دو قسمت باشد .
نکته ۲ : سجع باعث آهنگین شدن نثر می شود به گونه ای که دو یا چند جمله را هماهنگ
سازد .
نکته ۳ : سجع در نثر حکم قافیه در شعر را دارد .
مثال : الهی اگر بهشت چون چشم و چراغ است بــی دیــدار تــو درد و داغ اســت
مثال : منت خدای را عـزووجل که طاعتـش موجب قـربت است و به شکر اندرش مزید نعمت .
توجه : به نثر مسجع ، نثر آهنگین نیز می گویند .
انواع سجع
( قسمت انواع سجع وترصیع برای مطالعه است)
الف ) سجع متوازن : آن است که کلمات سجع فقط در وزن اشتراک داشته دارند .
مثال : ۱)ملک بی دین باطل است و دین بی ملک ضایع .
۲) طالب علم عزیز است و طالب مال ذلیل.
توضیح :در هر دو عبارت هر دو کلمه از نظر امتداد هجا یکسان هستند لذا هموزن اند.
ب ) سجع مطرف : آن است که کلمات سجع فقط در حرف یا حروف پایانی با هم اشتراک دارند
.
مثال : محبت را غایت نیست از بهر آنکه محبوب را نهایت نیست .
توضیح : کلمه ی « غایت » دارای دو هجا و کلمه ی « نهایت » دارای سه هجا می باشد پس
دو کلمه هم وزن نیستند بلکه فقط در حرف آخر مشترک اند .
ج ) سجع متوازی : به سجعی گفته می شود که کلمات سجع هم در حرف پایانی و هم در وزن
یکسان می باشند
مثال : الهی عبدالله عمر بکاست اما عذر نخواست
توجه : از آن جایی که سجع متوازی ، زیباتر و خوش آهنگ تر است و
در متون فارسی کاربرد بیشتری دارد . لذا شناخت این نوع سجع برای دانش آموزان عزیز
با اهمّیّت تر می باشد
نمونه های برتر آثار مسجع : مناجات نامه خواجه عبدالله انصاری ( قرن پنجم ) ا سعدی
در « گلستان » ، جامی در « بهارستان » ، نصرالله منشی در « کلیله و دمنه » آن را
به حد کمال خود رساندند
ترصیع
آن است که کلمات مصراعی با مصراع دیگر یا جمله ای با جمله ی دیگر ، در وزن و حروف
پایانی یکسان باشد
( غیر از واژگان تکراری بقیه کلمات با هم سجع متوازی دارند . )
مثال ۱ : ای منــور بـه تـو نجـوم جـلال
وی مقـرر بـه تـو رسـوم کمـال
مثال ۲: باران رحمت بی حسابش همه را رسیده و خوان نعمت بی دریغش همه جا کشید.
جناس
آوردن کلماتی است در شعر و نثر که از نظر معنی کاملاً متفاوت اند اما از نظر شکل
ظاهری و تلفظ هم جنس به نظر می رسند و گاهی اختلافشان فقط در یک واج است .
« انواع جناس »
الف) جناس تام : آن است که دو کلمه جناس از نظر شکل ظاهری و تلفظ کاملاً یکسان ،
اما از جهت معنی با هم فرق دارند .
مثال : عشـق شـوری در نهـاد ما نهـاد
جـان مـا در بوتــه ی سـودا نهــاد
بهـرام که گور می گرفتی همه عمر
دیدی که چگونه گور بهـرام گرفت
نکته : جناس هم در شعر و هم در نثر به کار می رود .
ب ) جناس ناقص : که انواعی دارد:
۱- جناس ناقص اختلافی
۲- جناس ناقص حرکتی
۳- جناس ناقص افزایشی
۱- جناس ناقص اختلافی : آن است که دو کلمه جناس در حرف اوّل ، وسط یا آخر با هم
اختلاف داشته باشند .
مثال : نهادند آوردگا هی چنان
که کم دیده باشد زمین و زمان
مثال : (بخت ، رخت –گلزار،گلنار–جان،جام )
۲- جناس ناقص حرکتی :
مثال : بایدبه مژگان رُفت گردازطورسینین
بایدبه سینه رَفت زینجا تا فلسطین
۳- جناس ناقص افزایشی : آن است که دو کلمه جناس علاوه بر معنی ، در تعداد حروف نیز
متفاوت اند بطوری که یکی از کلمات جناس حرفی در اوّل ، وسط یا آخر نسبت به کلمه
های دیگر اضافه دارد .
مثال : ده روز مهر گردون افسانه است وافسون
نیکی به جای یاران فرصت شما یارا
چو پرد ه دار به شمشیرمی زند همه را
کسی مقیم حریم حرم نخواهد ماند
مثال : (شکوه ، کوه –نام،نامه–دوست،دست)