ادامه ارایه ها
مجاز
مجاز به کار بردن واژه ای است در غیر معنی حقیقی به شرط وجود قرینه .
قرینه در مجاز: نشانه ای است که به کمک آن می توان معنی غیر حقیقی کلمه ای را
فهمید.
مثال۱: ایران در بازی های آسیایی شرکت می کند.
توضیح : کلمه ی « ایران » مجاز از یک تیم ورزشی از ایران است و « شرکت در بازی »
قرینه است که به ما کمک می کند تا بفهمیم که منظور از کلمه ایران کشور ایران نیست
.
مثال ۲: سینه خواهم شرحه شرحه از فراق
تا بگویم شرح درد اشتیاق
توضیح :کلمه ی سینه مجاز از انسان عاشق است .
نکته: از آنجا که در استعاره لفظ در معنای حقیقی خود به کار نمی رود ، لذا هر
استعاره ای نوعی مجاز است .پس هر مجازی استعاره نیست اما همه ی استعاره ها مجاز
است .
کنایه
کنایه در لغت به معنای پوشیده سخن گفتن است و در اصطلاح سخنی است که دارای دو معنی
دور و نزدیک است . که معنی نزدیک آن مورد نظر نیست اما گوینده جمله را چنان ترکیب
می کند و به کار می برد که ذهن شنونده از معنی نزدیک به معنی دور منتقل می شود.
نکته: در کنایه الفاظ همه خقیقی اند اما مقصود گوینده معنای حقیقی و ظاهری آن
نیست.
نکته: کنایه معمولا در یک جمله یا یک ترکیب به کار می رود .
مثال ۱ : هنوز از دهن بوی شیر آیدش.
توضیح: کنایه از این که هنوز بچه است و بارز ترین نشانه ی بچگی همان شیر خوردن است
.
مثال ۲ : که رهام را جام باده است جفت.
توضیح :کنایه از این که رهام عیّاش و خوشگذران است و مرد جنگ نیست.
مثال ۳: بباید زدن سنگ را بر سبوی.
توضیح: سنگ را بر سبو زدن کنایه از آزمایش و امتحان کردن است.
عباراتی نظیر : دست و پا کردن ، روی کسی را به زمین انداختن ، شکم را صابون زدن ،
بند از بند گشودن ، زبان در کشیدن ، عنان گران کردن ، دهان دوختن ، پای در دامن
آوردن ، سر زخاک بر آوردن ، دست به سیاه و سفید نزدن ، دست روی دست گذاشتن و
...همه کنایه هستند.
اغراق
آن است که در وصف و ستایش یا ذم و نکوهش کسی یا چیزی افراط و زیاده روی کنند ،
چندان که از حد عادت و معمول بگذرد .
نکته ۱ : اغراق هم در شعر و هم در نثر کاربرد دارد .
نکته ۲ : اغراق مناسب ترین آرایه برای تصویر کشیدن یک دنیای حماسی است .
نکته ۳ : زیبایی اغـراق در این است که غیـر ممکن را طـوری ادا می کنـد که ممکن و
درست به نظر می رسد .
مثال : شود کوه آهن چو دریای آب
اگر بشنود نام افراسیاب
تضمین
آن است که شاعر یا نویسنده برای اعتبار بخشیدن به سخن خود در میان کلام ( شعر یا
نثر ) خود آیه ، حدیث ، مصراع یا بیتی را از شاعر دیگر عیناً بیاورد .
نکته : اگر بیت یا مصراعی از شاعر دیگر به عنوان تضمین بیاورد معمولاً نام آن شاعر
به گونه ای ذکر می شود .
نکته : معمولاً عبارت تضمین شده داخل گیومه قرار می گیرد .
مثال : چه زنم چو نای هر دم زنوای شوق او دم
که لسان غیب خوشتر بنوازد این نوا را
« همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی
به پیام آشنـایی بنوازد آشنا را »
توضیح : بیت دوم این شعر را شهریار از حافظ تضمین کرده است .
تلمیح
آن است که گویند در ضمن کلام خویش به آیه ، حدیث ، داستان ، واقعه ای تاریخی ،
اسطوره ای و... اشاره داشته باشد .
مثال : آسمـان بار امانت نتوانست کشید
قـرعه ی فـال به نـام من دیوانه زدند
توضیح : اشاره به آیه ی « انا عرضنا الامانه علی السموات و الارض ... . »
نکته : گاهی در آرایه ی تلمیح ، آرایه ی مراعات نظیر هم به کار می رود .
مثال : بیستون بر سر راه است ، مباد از شیرین
خبـری گفتـه و غمگیـن دل فرهاد کنید